بسم الله الرحمن الرحیم
امام زمان حاضر ست
این جریانی رو که میخوام بگم خودمم از یه خطیب شنیدم, در همین حدم نقل قول میکنم هنوز سندش رو بررسی نکردم...
میگن یه نفر خیلی آرزو میکرد امام زمان رو ببینه..آخر هم حضرت رو دید، بعد میگفت آقاجان من همیشه میخوام شما رو ببینم تورو خدا ..حضرت بهش فرمود تو آدم باش من خودم میام بهت سر میزنم.. {میدونین دیگه امام صادق فرمود امام زمان روی همین فرش هایی که قدم میزارین قدم میزاره..توی همین بازار که میچرخید میچرخه... اصلا شاید تا حالا چند بار تنت به بدن مبارک حضرت خورده باشه ولی نفهمیده باشی..}
بعد همینجور که داشت با حضرت میرفت کنار خیابون یه واکسی بود حضرت پاش رو گذاشت روی جعبه و فرمود :میشه لطف کنین یه واکسی به این کفش ما بزنی!؟ طرف گفت نخیر..نمیشه [حالا اینم که اینطرف وایساده داره نگاه میکنه آتیش میگیره وقتی این صحنه رو میبینه..]
حضرت فرمود واسه چی؟ گفت به این آقایی که اونجاست قول دادم تا پنج دقیقه دیگه کفشتو آماده میکنم..حضرت فرمود حالا کفش منو اول واکس بزن...گفت نخیر حق این آقاست، اون اول اومده...میگه حضرت اصرار کرد، فرمود کفش منو واکس بزن یه دقیقه بیشتر نمیشه میخوام برم..گفت نه نمیشه حق الناسه...
باز حضرت فرمود کفشم رو واکس بزن برم...یهو طرف گفت آقاجان صبر میکنی یا به این مردم بگم امام زمانی که این همه مدت دنبالش میگردن شما هستی؟
بعد امام زمان برگشت به اون طرف فرمود تو مثل این باش ما خودمون میایم بهت سر میزنیم.
