اللهم عجل لولیک الفرج

حضرت ولی عصر(عج)

حضرت ولی عصر(عج)

بهترین وافضل ترین عبادات نزد خدا انتظار ظهور است.
هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.امام صادق(ع)

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب با موضوع «نشانه های ظهور :: امیرالمؤمنین و خطبه ذی قار» ثبت شده است

                                  Image result for ‫تصاویر امام زمانی‬‎

حضرت امیرالمؤمنین ووسائل نقلیه زمان حکومت حضرت مهدی(عج)

امام علی (ع)درباره ی وسائل نقلیه دوران جهانگیری حضرت بقیه الله چنین می فرمایند:

آنگاه حضرت مهدی (عج) امر می فرمایند مرکب های سواری بسازند ودر کرانه عکا چهارصد کشتی ساخته می شود و به طرف طرطوس (از شهرهای بندری سوریه )به حرکت در می آیند و آنجارا فتح می کنند و از طرطوس به سمت انطاکیه می رود،آنجاراهم فتح  می کند واز انطاکیه به طرف قسطنطنیه(استانبول فعلی)هجوم می اورد، آن سرزمین راهم فتح می کند و به جانب بلاد روم (کشور های غربی)حرکت می کند و همه آن کشور هارا مسخر می نماید.[روزگار رهایی،ص471]

امیرالؤمنین و نزول حضرت عیسی(ع)

امیرالمؤمنین به تشریف فرمایی حضرت عیسی بن مریم(ع) در روزهای اول ظهور اشاره می فرمایند،آنهم در بیت المقدس در روز جمعه:

مهدی ما به جانب بیت المقدس برمی گردد و چند روزی در آنجا با مردم نماز می خواند تا روز جمعه می رسد و مردم آماده نماز هستند که ناگهان حضرت عیسی بن مریم در همین ساعت از آسمان به زیر می آید ، در حالتیکه دو لباس قرمز به تن دارد و قطرات عرق از سر و صورتشان مانند قطرت روغن می ریزد،مردی زیبا و خوش اندام است که شبیه ترین مردم به خلیل الرحمن(ع) است پیش می آید و با حضرت بقیه الله مصافحه می کند و بشارت به فتح و پیروزی می دهد.ذر این موقع حضرت مهدی تعارف می فرماید به حضرت عیسی که جلو بأیستیدو با مردم نماز بخوانید،حضرت عیسی می فرماید:ای فرزند رسول خدا!«بَل الصَّلوۀُ لَکَ»کنایه از اینکه پیشوایی دیگر مخصوص به شماست. در این موقع حضرت عیسی اذان می گویدو حضرت بقیه الله جلو می ایستد و جناب عیسی به آن حضرت اقتدا می کند.[روزگار رهایی،ص554] 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۵۱

                 

اصبغ بن نباته می گوید: از حضرت امیرالمؤمنین شنیدم که فرمودند:

قبل از قیام قائم سالهای پراز خدعه ای است.در این سالها (پیش از قیام )راستگویان به نام دروغگو معرفی میشوند و دروغگویان به عنوان راستگو در این سالها «ماحل»تقرب پیدا میکند و «روبیضه»سخن میگوید .اصبغ می گوید:عرض کردم «ماحل»و «روبیضه»چیست؟ فرمودند:مگر قران را نخوانده ای که می فرماید:«وَ هو شَدید المِحال»؟ قال یرید المکر ؛ فرمودند:منظور از «ماحل» ادم مکاری است که به وسیله مکر زیاد مردم را به خود متوجه می کند.[غیبت نعمانی ،ص 278]

و اما معنی «روبیضه»اگرچه در در این حدیث پاسخ معنای ان افتاده ولی در جای دیگر از رسول گرامی اسلام (ص)نقل شده است که «الرُّبیضَةُ الرَّجلُ التّافِه یَنطِقُفی أمرِ العامَّةِ»یعنی مرد حقیر و بی شخصیتی که در امر عامه مردم دخالت می کند و سخن میگوید.

 

امیر المومنین و خطبه ی ذی قار و علائم اخر الزمان 

خداوند برای هدایت و ارشاد شما پیامبرش را مبعوث به رسالت فرمود و بدانید که بعد از من دورانی خواهید داشت که در ان چیزی پنهان تر از حق نیست و نیز در ان زمان روشن تر از باطل چیز دیگری نخواهد بود. در این عصر ، دروغ بستن بر خدا و پیامبرش از هرچیزی بیشتر است. در این زمان متاعی کم ارزش تر از قران در نزد این مردم نیست،در صورتی که قران را به حق بخوانند و به آن عمل کنند ،هیچ متاعی از نظر ارزش به پای کتاب خدا نمی رسد ، اگر تحربف شود و برخلاف حق تفسیر گردد،به تحقیق،سود جویان از آن استفاده می کنند. در این زمان در میان مردم شهرها هیچ چیز از معروف (در کارهای خوب و خدا پسند) زشت تر و منکر تر ،و هیچ کاری و عملی از منکر(گناه)زیباتر نیست.در نظر مردم گمراه این زمان هیچ راهی بدتر از رفتن به راه حق نیست (پیمودن راه بندگی به معنای واقعی). در این عصر است که دانایان به قران آن را پس پشت می اندازند و نگهبانان قران آن را به دست فراموشی می سپرند (البته در عمل به زبان)و هوای نفس آنها را به این سو و آن سو می کشد و این انحرافی است که آن را از پدران خود به ارث برده اند. آنان به دروغ قران را تحریف و تفسیر می کنند و حقایق آن را خلاف واقع دانسته اند،آن را به بهای کمی می فروشند و نسبت به آن بی رغبت اند.پس، قران و اهل قران در این عصر رانده شده از اجتماع هستند(بسیار کم اند)و در میان مردم از لحاظ ظاهری حضور دارند در معنای بیرون و بیگانه از این جامعه اند،در حقیقت،به تبعید شدگان شباهت دارند و کسی به آنها (قران و اهل آن)مکان نمی دهد (آنهارا تحویل نمی گیرند). آفرین بر این دو یار موافق (یعنی قران و پیروان واقعی آن). در این زمان قران و اقلیت عامل به آن ظاهرأ در میان جامعه هستند،اما در واقع بیرون از این مردم زندگی می کنند، زیرا راه سعادت و و راه شقاوت و گمرهی یکسان نیستند اگرچه باهم در یک جا جمع شوند .مردم در این زمان گفتار جدایی و نفاق و از هماهنگی با حق برحذرند و امور دینی و دنیوی خود را با افرادی برگزار می کنند که کارشان نیرنگ و زشتکاری و رشوه خواری و کشتار انسانهاست گویی خود را پیشوای قران می دانند و عملا از رهبری قران محروم اند. از حق در میان آنها جز نامی و از قران جز جلد و کاغذ و نوشته های آن نمانده است. در این جامعه صدای قران و احکام آن برمی خیزد و بعضی به آن علاقه مند می شوند ودر مجلس می نشینند ولی آرام نگرفته و از مجلس بیرون می شوند در حالیکه از دین اسلام بیرون رفته اند(دیدن خلاف ها و شنیدن آن)از دین پادشاهی به مذهب حکمران دیگر می روند،همین طور از سوی این حاکم به سوی آن فرمانروا و از سوی آن حکومت به سوی حکومتی دیگر و از فرمانبری حکمرانی و به فرمانبری حکمران دیگر در رفت و آمدند(اری چون پناهگاه اصلی "دین" را از دست داده اند).خداوند آنها را گرفتار استدراج خود میکند،یعنی بر بد بختی و عقوبت خود می کشاند،اگرچه به ظاهر سرگرم دنیای خود هستند و به اصطلاح با خوشی زندگی میکنند و به راستی که امیدهای بیجا زندگی آنها را فرا میگیرد تا آنجا که فرزندی در معصیت به وجود می اورند(نسل آینده را پدید می آورند).در مقابل ناحق سر تسلیم فرود می آورند و در عین حال خود را دین دار می دانند(آری، این دلخواه اهل دنیا،نه آن دینی که خداوند فرستاده است).

مساجد این مردم در این زمان از نظر ساختمان آباد اما از هدایت مردم به دین واقعی ویران است.خوانندگان قران و آباد کنندگان مساجد زیانکار ترین و ناکام ترین خلق خدایند، اینان سرچشمه گمراهی ها هستند و بازگشت ضلالت و گمراهی نیز به سوی خود آنها خواهد بود. شرکت در مساجد اینها کفر به خداوند بزرگ است مگر برای آن افرادی که نسبت به گمراهی آنان شناخت داشته باشند و بر اساس اعمال نادرست متصدیان امور دینی،مساجد،این پایگاه دینی ،از نظر تقوا خراب و انباشته از گمراهی می شود و سنت های خداوندی را مبدل می سازند و حدود الهی را تغییر می دهند و مردم را به راست نمی خوانند و درآمد کشور اسلامی و اموال بیت المال را به صاحبان واقعی اش یعنی مستحقان، نمی دهند بلکه آن را در راه نامشروع و جنگ و خونریزی به مصرف می رسانند و در ارتباط با پناهندگان اسلام پیمان شکنی می کنند و کسانی را که در این مسیر ناحق از آنها کشته می شوند شهید می نامند و به خداوند افترا می بندند و او را انکار میکنند و از دانش به خاطر نادانی خود روی برمیگردانند. در گذشته هم کسانی همچون اینان بودندکه بندگان خوب خداوند را شکنجه می دادند و آنها را مثله می کردند(یعنی گوش و بینی آنها را می بریدند)و گفتار آسمانی و براساس مصلحت آن افراد راکه از طرف خداوند می گفتند، دروغ و ناحق می انگاشتند ودر برابر کار خوب و شایسته کیفر های ناصواب مقرر می کردند و حال آنکه خداوند پیامبری از میان شما مبعوث کرد که نمی تواند رنچ شما را ببیند و بر این پیامبرکتابی نازل شده است که نظیر ندارد،خداوند وعده فرموده است که باطل به هیچ وجه نمی تواند به قران حمله ور شود و تحریف در آن راه نمی یابد (از پیش رو و پشت سر خداوند نگهبان قران است) و با اینکه از تمام گذشته ها خبر دارد کوچک ترین خلافی در آن دیده نشده است و تاریخ دنیا نیز برآن گواهی می دهد.[روضه کافی،ج2\ص359_362]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۶ ، ۱۸:۱۶